اگر خداوند خیرخواه و مهربان است، چرا این همه شر و بدی در جهان است؟
✍🏻 متأسفانه بسیار مشاهده میکنیم که معاندین و اسلامستیزان با سوءاستفاده از حوادثی مانند زلزله، سیل، سونامی و ... سعی در ترویج تفکرات مسموم خویش دارند؛ آنها میگویند شاهد شرور و حوادث تلخ بسیاری در جهان هستیم؛ چطور ممکن است خداوندی قادر و رحمن و رحیم خالق چنین جهانی باشد؟ چطور ممکن است خداوندی خیرخواه، اجازهٔ ظهور این همه شرور و رنجها را داده باشد؟
از آنجا که ترویج حق و جلوگیری از باطل وظیفهٔ ما مسلمانان است، در زیر، پاسخ و ردیهٔ استاد بديعالزمان سعيد نورسى (رحمه الله تعالى) برای اینگونه سؤالات و شبهات ذکر خواهد شد.
سؤال يک:
خداوند خيرخواه و رحمن و رحيم، چرا شرور و شياطین را ايجاد كرد؟
جواب:
در وجود شيطان توأم با شرهاى جزيى، مقاصد خيریهٔ كلى و كمالات انسانى فراوانى هست. آرى! به مراتبى كه از دانه تا يک درخت بزرگ وجود دارد توجه كنيد؛ در استعداد ماهيت آنان، مراتبى بيش از آن وجود دارد؛ از ذره تا شمس، درجات هست. بروز اين استعدادها البته نيازمند حركت است. اقتضاى معاملهاى را دارد. به حركت در آمدن و ترقى و پيشرفت در آن معامله نيز با مجاهده امكانپذير است. مجاهدهٔ مذكور نيز با وجود شياطين و چيزهاى مُضر، امكان پذير مى شود؛ وگرنه مقام انسانها نيز مانند فرشتگان ثابت مى ماند. در آن صورت نوع انسان فاقد صنوفى كه در حكم هزاران نوع است، می شود. ترك هزاران خير براى اين كه مانع شرّى جزئى شويم با حكمت و عدالت منافات دارد؛ اگر چه بيش تر انسانها به دليل وجود شيطان گرفتار ضلالت مى شوند، ليكن اهميت و قيمت، در غالب مواقع، ناظر بر كيفيت است و به كميت، يا توجه كمى دارد يا اصلاً توجهى ندارد. فردى را در نظر بگيريد كه هزار و ده دانه دارد. فرض كنيد او دانهها را زير خاک مظهر معاملهای شيميايى كند (در خاک بكارد) و ده دانه تبديل به درخت شده و هزار دانهٔ ديگر از بين برود. سودى كه ده دانهٔ درخت شده نصيب آن فرد مى كنند، بیترديد ضرر و زيان هزار دانهٔ از بين رفته را به صفر مى رساند؛ به همين ترتيب منفعت و شرف و ارزشى كه با ده انسان كامل كه به واسطهٔ مجاهده با نفس و شياطين مانند ستارگان موجب افتخار نوع انسان مىشوند و به آن ها روشنايى مىبخشند، نصيب انسانها مى گردد. بىترديد ضررى را كه اهل ضلالت سفلى - كه در حد نوع حشرات هستند - با كافر شدنشان، متوجه انسان مىكنند، به صفر مىرساند و از مقابل ديدگان محو مى كند؛ اين است كه رحمت و حكمت و عدالت الهى اجازه مىدهد شيطان وجود داشته باشد و شياطين امكان تسلط داشته باشند.
سؤال دو:
آيا ايجاد شرّ واقعاً شرّ نیست؟
جواب:
خلق شرّ، شرّ نيست؛ بلكه كسب شرّ، شرّ است؛ زيرا خلق و ايجاد، ناظر بر نتايج عام است. وجود يک شرّ، مقدمهٔ نتايج خير فراوانى ست؛ لذا آفرينش شرّ مذكور به اعتبار نتايج، خير مىشود و حكم خير را خواهد داشت؛ براى مثال، آتش صد نتيجهٔ خير دارد و برخى انسانها كه به سبب استفادهٔ سوء از اراده و اختيار، آتش را براى خود شرّ مىكنند نمىتوانند بگويند «خلق آتش، شرّ است.»؛ به همين ترتيب در حالى كه خلق شياطين نتايج حكيمانهٔ فراوانى چون ترقى انسانى را در بر دارد، فردى كه با استفادهٔ سوء از اراده و اختيار و كسب غلط، مغلوب شيطان مىشود نمىتواند بگويد «خلقت شيطان، شرّ است.» او با كسب خويش، شرّ را براى خود كسب مى كند. آرى! كسب نيز چون مباشرت جزایی است؛ مظهر نتيجهٔ شرّ، خصوصى شده و كسب شرّ مزبور، شرّ مى شود؛ ليكن خلق و ايجاد، چون ناظر بر نتايج عام است، ايجاد شرّ، شرّ نيست؛ بلكه خير است.
----------------------
اقتباس شده از کتاب «عصای موسی»، از مجموعه رسائل نور، بديع الزمان سعيد نورسى رحمه الله تعالی
تهيه: انجمن آنتىشبهات
@anti_shobahat