اینهمه دین در دنیا وجود دارد، چرا اسلام؟
چرا مسلمان باشم؟
میدانیم که ایمان آوردن افراد بیعقل لازم نیست، یعنی ایمان مورد قبول، ایمانیست که با انتخاب عاقلانه شکل گرفته باشد.
پس بگو چرا به حقانیت دین اسلام ایمان داریم؟
دلیلی مبنی بر اینکه قرآن کریم نمیتواند از آن شخص حضرت محمد علیه السلام باشد، وجود دارد؟
در زیر سه جواب چرایی عدم تعلق قرآن کریم به پیامبر علیهالسلام ارائه میشود.
چرا قرآن زاییده اندیشه پیامبر نیست؟
حمزە تزورتس:
این آشکارا دیدە میشود کە حضرت محمد(ص) در طول ۲۳ سال پیامبریشان درد و مصیبتی نماندە کە نکشیدە باشند.
محبوبترین همسرشان وفات کردە بودند.
فرزندان جوانشان وفات کردە بودند.
از سوی محبوب ترین شهرشان تحریم شدە بودند.
محبوبترین دوستانشان شکنجە شدە و بە قتل رسیدەاند.
کودکان را بسیار دوست میداشتند.
در حق پدر و مادرهایی کە فرزندانشان را نمیبوسیدند تقریبا دعای بد میکردند.
اما از سوی آن کودکان در شهری از عربستان سنگسار شدند!
خون از زانوانشان میچکیدە.
شاهدان میگویند کە در خاک گیر کردە بودند.
اینها هستند حقایق موجود در خصوص حضرت محمد(ص)!
هم مسلمان و هم غیرمسلمانان در این خصوص اتفاق نظر دارند.
علیرغم اینها، هیچکدام از این احساسات در قرآن موجود نیستند.
این از منظر علم روانشناسی زبان غیرممکن است.
اگر شکسپیر میخوانید خواهید دید کە احساساتش در آن کتاب موجود است.
اگر هومر بخوانید، قسمتی از شخصیت هومر در درونش هست.
هرکسی کە در زمینە علم روانشناسی زبان کارکردە باشد، کە یکی از آنها من باشم، اگر بە آنالیز "تئوری دفن شدە" و یا "تحلیل گفتمان" بنگرید خواهید دید کە اثر، بعضی از ویژگیهای شخصیتی نویسندە را داراست.
اما قرآن در این نقطە ویژگی کتابی مقدس بودن خود را حفظ میکند.
و تحقیقات بسیاری کە در این خصوص انجام شدە است نشان میدهند کە وضع موجود در اینجا(کتابی مقدس بودن قرآن است)!
مثال دیگری دایر بر اینکە حضرت محمد(ص) نمیتواند نویسندە این کتاب بودە باشد، این است کە سخنان خود او (یعنی احادیث) دارای استایل متفاوتی بە نسبت آیات قرآن میباشند. و تداوم دادن این بە شکلی مداوم بە مدت ۲۳ سال تقریبا غیرممکن است.
مصطفی حسینی طباطبایی:
این دلیلی بر این است کە قرآن ساختە و پرداختەی انسانی نیست، چون اگر ساختە و پرداختەی انسانی بود رو بە تکامل میرفت.
وقتی کە شما شروع کردید مثلا در ٤۰ سالگی بە شعر گفتن، تا ٦۳ سالگی شعر گفتید.(۲۳ سال، شب و روز)
شعر روز اولتان را بگذارید پیش شعر روز آخر؛ میبینید کە خیلی تکامل کردە، برای اینکە تمرین کردەاید!
شما حالا [اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ٭ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ] را بگذارید پیش [إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ]
آیا تکامل شدە یا هردو یک کلام اند، یک بافت اند، یک سخن اند؟
پس این سخن بشر نبودە کە ۲۰ سال تمرین کند و بە تکامل برسد، این وحی الهی است!
ممکن است بعضیها بگویند: بعضی سورە ها معجز است، مفصل است، باز است و این دلیل بر تکامل است.
اینهم اشتباە است، بە جهت اینکە اینها سبک های مختلف است کە در قرآن آمدە
ــ [وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ٭ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهِا ٭ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ٭ وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا]
ــ [إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ]
این دو سبک است.
و این تکامل نیست بە جهت اینکە پیامبر در مکە کە بودە همان سبکی را کە در مدینە آوردە ذکر کرده، سورەهای مکیای هم هست کە بە همان سبک است.
فرض کنید در مکە گفتە شدە سورەی یوسف: [نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ]
ببینید آیە بلند است ولی سورە مکی است مثل سورەهای مدنی.
[إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ]
بنابراین آن کسی کە در مکە بودە و مطالب معجز میگفتە همان موقع هم قدرت داشتە کە مطالب باز را کە در سورە های مدنی آمدە بگوید. تکاملی واقع نشدە؛ قرآن یک بافت است.
خودش گفتە [ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا]
《اگر از غیر خدا بود اختلافات زیادی درش مییافتید.》
این سبک واحد و این انسجام سخن تغییر میکرد، رو بە تکامل میرفت.
شما کسی را کە اولین بار یک مقالە نوشتە، ۲۰سال تمرین کردە، این دوتا مقالەاش را بگذارید کنار هم ببینید چقدر تفاوت دارد. مانند کار یک بچەی ابتدایی است با کسی کە تحصیلات عالیە دارد.
محمد ۲۳ سال(از ٤۰ سالگی تا٦۳سالگی) سخن گفتە.
حالا سورەی اقرٲ را بگذارید پیش [إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ] (کە از سورە های اواخر است) ببینید همان انسجام است، تکاملی نیست.
@anti_shobahat